زندگينامه شهيد:
شهيد رحيم حسنلو در خرداد ماه1355 در يك خانواده كاملاً مذهبي و معتقد به اصول و ارزشهاي انقلاب ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدائي خود را در دبستان آزادي و دوره راهنمائي را در مدرسه خوي شروع كرده و توانست با موفقيت به پايان رسانيده و از اينجانب كه روح پرتلاطم او در درياي بيكران معرفت سير مي كند و تأثيرات عميقي از نظر اخلاقي و شخصيتي مي گيرد. بعد از پذيرش در آزمون مراكز پيش دانشگاهي با شركت در كنكور سراسري موفق به قبولي كنكور شده و وارد دانشگاه پيام نور مي شود.
ويژگي هاي اخلاقي شهيد:
شهيد رحيم حسنلو ويژگي هاي اخلاقي و شخصيتي بارز و مثال زدني را دارا بود. هميشه ظاهري پاك و چهره اي متبسم داشت. هميشه عاقبت انديش و آينده نگر بود. در طراحي برنامه اش و برنامه زندگي خود بسيار ژرف انديش بود. در انجام امور متفكرانه برخورد مي كرد و پس از درگذشت پدر بزرگوارش كه در ايام نوجواني وي رخ داد، وي تأمل و تفكر بسيار به خرج داد و در حين اينكه به تحصيل ادامه مي داد در كنار برادر بزرگوارش مشغول به كار مي گردد. در كار خود بسيار جدي بود. بسيار با صداقت برخورد مي كرد. از شوخي هاي بي جا، خودداري مي كرد و هرگز زبان به حرفهاي بيهوده نمي گشود. متانت در عمل و گفتار از ديگر ويژگي هاي منحصر به فرد شهيد بود.
معاشرت با مردم:
اين شهيد بزرگوار با صفاي دل و قلبي از عشق و عاطفه يا مردم برخورد مي كرد و متانت و ادب، الگوي رفتاري وي بود. در طول زندگي كوتاه اما پرافتخار خود كسي آزرده نكرد و كسي رنجشي از وي نديد و در برخورد با خانواده دوستان بسيار متواضع و صادق بود. مادرش در دل او جايگاهي خاص داشت و در احترام به ايشان بسيار كوشا بود. با معلمان خود بسيار مؤدبانه صحبت مي كرد. اكنون كه چندين سال از مقاطع تحصيلي مي گذرد، هنوز هم معلمانش خاطره نيكوئي از وي نقل مي كند و در غم هجران وي از اعماق جان مي گريند.
همراهانش را به خوش خُلقي و معاشرت با مردم سفارش مي كرد و قيافه مظلوم و مخلص داشت كه جذابيت خاصي به او بخشيده بود و بالاخره زندگي ساده و بي آلايش را دوست مي داشت. عشق به نظام مقدس جمهوري اسلامي و آرزوي شهادت شهيد رحيم حسنلو عشقي عارفانه به ائمه اطهار معصومين و مقام معظم رهبري و شهدا و جانبازان و آزادگان عزيز داشت. در مجالس عزاداري و مذهبي شركت مي كرد و عشق و اردات خود را با گريه هاي خالصانه اش به ائمه معصومين(عليهم السلام) نشان مي داد و شركتي فعال در نمازهاي جمعه و جماعت داشت. يكي از دوستان وي نقل مي كند كه: اخلاص، ملاك كار وي بود. وقتي كه مورد شهادت صحبت مي كرديم، احساس مي كردم كه واقعاً دلش شهادت مي خواهد. هميشه از اخلاص و اخلاق حسنه ديگران و همكارانش تعريف مي كرد و مي گفت كه تا به حال نتوانسته ام به بعضي از همكارانم زودتر از آنها سلام بدهم و هميشه آنها از من، جلوتر مرا تحويل مي گيرند. يعني آنقدر از اخلاص و تعبد تجربه داشت كه گاهي انسان به حالات وي غبطه مي خورد. شهيد رحيم فردي بود كه فقط براي شهادت، خداوند يزدان ايشان را خلق كرده بود و در نهايت امر به نفسي مطمئن و دلي آرام به سوي معبودش پرواز كرد.
چگونگي شهادت:
شهيد عزيز همانگونه كه عاشق خدمت به اسلام و قرآن بود و در روز شنبه مورخه77/3/23 با همرزمان خود، آماده عمليات شده و مي خواهند باند سوداگران مرگ و منافقين كوردل را منهدم سازند، لذا بعد از وارد عمل شدن شهيد رحيم حسنلو با تير اندازي به سوي دشمن و غافلگير كردن آنها بعد از مبارزه اي بي امان، مورد اصابت گلوله قرار مي گيرد و به درجه رفيع شهادت نائل مي شود و تمام دوستان و ياران و همكاران و خانواده خود را غم هجران و جدائي خود عزادار نموده و مانند شمع مي سوزاند.
وصیت نامه شهید
بسم ا... الرحمن الرحيم
اللهم ارزقني توفيق شهاده في سبيل ا... (سبيلك)، آمين
سلام و درود بي پايان و عرض ادب به محضر صاحب عالم امكان آقا امام عصر(عج) و نائب به حق آن حضرت مقام عظماي ولايت و رهبري امام خامنه اي و درود به روح پاك امام عزيزمان و بنيانگذار كبير جمهوري اسلامي و سلام به شهدا و سلام به خانواده هاي آنان. سلام به جانبازان و ايثارگران و سلام به خدمتگزاران صديق نظام.
خداوند متعال را بسيار شاكرم كه فرصتي داد به اين بنده حقير و ذليل خود كه قلمي بردارد و در كاغذي به گزافه گويي بپردازد. خدايا تو را شكر مي گذارم و تنها تو را مي پرستم. پس مرا فرصتي ده تا جبران گناهان خود را به جاي آورم. هدف از نگارش اين كاغذ فقط ذكر مطالبي هست كه از دل گناهكار من تراوش مي كند وليكن مي خواهم بگويم كه من هيچ نيستم در مقابل درياي خروشان ملت جان بركف.
اينجانب رحيم فرزند مرحوم بايرام.
عرض سلام دارم خدمت خانواده عزيزم به خصوص مادر بزرگوارم. البته انشاءا... كه مرا مي بخشيد كه اسباب زحمتتان شدم وليكن مي خواهم درددلي با شما بكنم، چرا كه لازم دانستم مطالبي را خدمت شما عرض كنم. من هميشه وقتي صحبت جبهه و جنگ مي شد و يا از تلويزيون حماسه روزهاي جنگ را مي ديدم به حال آن روز و به رزمندگان آن روزها، به شهدا و جانبازان غبطه مي خوردم و آرزو مي كردم اي كاش من آن زمان بودم. مي دانيم كه آن قافله اي بود كه آمد و رفت و افرادي صداي زنگوله هاي آن را شنيدند و همراه آن رفتند و افرادي ماندند. آناني كه رفتند به معبود پيوستند و تمامي زحمات و مسؤوليتها را به دوش آيندگان گذاشتند و اين آيندگان هستند كه ميراث گذشتگان را بايد حفظ كنند.
بحمدا... خداوند به ما نيز لطفي كرد و ما را عنايتي نمود و در ميدان آزمايش گذاشت تا اينكه بنده حقير خود را به محكمه آزمايش گذارد. البته ما مي دانيم خداوند عالم است و اين ابتلائات فقط جهت آگاهي خود انسان از كرده خود است.
با لطف و عنايت پروردگار متعال، حقير نيز در جمع خدمتگزاران جمهوري اسلامي به عنوان جزء بسيار بسيار كوچك قرار گرفتم و از خداوند متعال درخواست مي كنم كه ما را به راه راست هدايت كند و در اين راه توفيق خدمت به اسلام و مسلمين عنايت فرمايد.
تمامي انسانها به طبيعت روزگار مي آيند و چند صباحي زندگي مي كنند و توشه اي مي گيرند و مي روند؛ ولي اين رفتنها متفاوت است. يكي در بستر مي ميرد و يكي در راه خدا و البته كه خوشا به حال كسي كه اين توفيق نصيبش مي شود. نمي دانم خداوند كدام مرگ را نصيب من مي كند. آيا در بستر با ذلت مي ميرم و يا خداوند توفيق شهادت عطا مي فرمايد. لذا از خداوند مي خواهم كه جرعه اي از شربت گواراي شهادت را نصيبمان كند تا سيراب گرديم.
خانواده عزيزم اين وصیت نامه را بعد از من مي خوانيد. اگر مرگم طبيعي بود بدانيد كه خداوند به علت سنگيني گناهانم مرا از شهادت محروم نموده است و اگر انشاءا... خداوند گناهان سنگين مرا ببخشيد و از آنان چشم پوشي كرد و سعادت را نصيبم نمود، خدا را شاكر باشيد و افتخار كنيد كه شما هم به جمع خانواده عزيز شهدا پيوسته ايد. البته لازم مي دانم مطلب مهمي را خدمت خانواده عزيزم عرض كنم و آن اينكه مبادا خداي نكرده بعد از من كنايه هاي ساده لوحان شما را ناراحت و تحت تأثير قرار دهد و بگويند كه رفت و در جايي استخدام شد، آن هم در زمان صلح و عاقبت چنين اتفاقي برايش افتاد. بدانيد و آگاه باشيد كه اين خدعه دشمن است كه مي خواهد ضربه به اسلام و نمك به زخم خانواده بزنند و شما بدانيد و آگاه باشيد و به آنان بگوئيد كه من رحيم فرزند بايرام به سن قانوني رسيده ام، خوب را از بد تشخيص مي دهم و فكر دارم و با آگاهي تمام وارد يك تشكيلات مقدس و پاك كه متعلق به آقا امام زمان(عج) هست شده ام و از خداي مي خواهم كه اين بنده حقير خود را در راه خدمتگذاري به اسلام و قرآن بميراند. نمي دانم چه بگويم و از كجا شروع كنم، اما همين را مي دانم كه من با اين گناهان سنگين چگونه از خدا بخواهم كه شهادت را نصيبم كند و كلمه سعادت را مي نويسم احساس شرم و حيا دارم ولي مي دانم به عنوان يك مسلمان و شيعه تابع قرآن كريم كه خدا خود مي فرمايد و بخوانيد مرا اجابت كنم شما را، پس خدا ببخش ما و گذشتگان ما را و بيامرز ما را. از تمامي خانواده بخصوص مادر زحمتكش و فداكار و برادر بزرگوار و خواهرانم طلب عفو و بخشش و حلاليت مي خواهم و اميدوارم كه مرا به بزرگواري خود ببخشيد و از خدا بخواهند كه اين حقير را بيامرزد و خواهش مي كنم از تمامي خانواده عزيزم كه قدر يكديگر را بدانيد و مواظب باشيد كه قدم در راه ناثواب نگذارند و راه امام و شهدا را ادامه دهيد و مطيع محض ولايت فقيه زمان امام خامنه اي باشيد و او را هرگز تنها نگذاريد كه به خداوندي خدا قسم كه سرپيچي از دستورات ولي فقيه در حقيقت سرپيچي از دستورات امام و پيامبر و خدا مي باشد.
رحيم حسنلو
76/11/22
|
| |