زندگی نامه شهید رضا پریمی
در بیستم
مردادماه سال 1365 بود که رضا پا به دنیایی گذاشت بینهایت زلال. قلبهای آینهگون
پدر و مادر، جایگاه رضا شد. با هزاران امید دوران کودکیاش را در روستای خورزان سپری
میکرد. آقا علیاکبر کشاورز بود و نان حلالش معطر بود با صلوات و ذکر یاحسین(ع).
پس دلنشین بود برای رضا، داشتن چنین پدر و مادری. رضا بزرگ شده بود و دبستان کوچک
و مردپرور روستای کبوترخان پذیرای او شد. تحصیلات دوران ابتدایی را در کبوترخان گذراند.
برای ادامهی تحصیل در دورهی راهنمایی و دبیرستان به دامغان مهاجرت کردند. تحصیلات
دورهی راهنمایی را در مدرسهی باقرالعلوم (شهید فراتی) و متوسطه را در دبیرستان حضرت
ابوالفضل(ع) و در رشتهی علوم انسانی با موفقیت به پایان رساند. فرزند اول و پسر بزرگ
خانواده بود و راهنمای حمید تنها برادرش. همیشه دعای پدر و مادر تنها خواستهاش بود.
به پدر، مادر، دوستان و اقوام احترام زیادی میگذاشت و از دوران نوجوانی تا جوانی عصای
دست پدر بود. در مزرعه و زمین همپای پدر کار میکرد. حتی گاهی بیشتر از او، تا کمی
از سنگینی بار زندگی را که بر روی شانههای پدر بود، کم کند. بعد از شرکت در کنکور
سراسری در همان سال در رشتهی زبان و ادبیات فارسی قبول شد و مدرک کارشناسی خود را
گرفت. او خود را برای خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی آماده میکرد. برای انجام وظیفهی
نظامی خود در سپاه دامغان ثبتنام کرد. دورههای آموزشیاش شروع شده بود؛ دوران تکمیلی
را میگذراند که گردان کربلا برای مانور و راهپیمایی طولانی از اردوگاه قدس خارج
شد. آموزشهای کمین و ضدکمین آغاز شد و او در یک مرحله از نیروهای کمینزننده، مورد
اصابت تیر قرار گرفت و در تاریخ 1387/12/21 به فیض شهادت نائل شد. فردوسرضای دامغان، بهشت
ابدی رضا شد و او را تنگ در آغوش گرفت.
عکس